مصراع معروف«یا علی گفتیم و عشق آغاز شد»، یکی دیگر از آن ابیات ماندگار است که به ویژه در فرهنگ عامه در میان مردم جای گرفته است.
دکتر محمودرضا اکرامی فر استاد جامعه شناسی شاعر این مصراع معروف است که «یا علی گفتیم و عشق آغاز شد»، مصرعی از مثنوی بلند اوست که در مدح چهارده معصوم و حضرت عباس(ع) در قالب کتابی با نام «دریا تشنه است» منتشر شده . با دکتر اکرامی فردرباره شعرش در مدح امیرالمومنین گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد جزو معروف ترین مصراعها درباره حضرت علی(ع) است که بسیار بین مردم مشهور شده و شاید خیلی ها هم ندانند که این مصراع سروده دکتر اکرامی فر است. چطور شد که به سراغ ائمه علیهم السلام از جمله حضرت علی (ع) رفتید و در مدح شان شعر سرودید؟
سال های 68 – 69 بود که تب مرثیه سرایی در ایران راه افتاده بود و همه اش مرثیه در شعر ما جریان داشت.من با خودم فکر کردم که مرثیه خوب است اما کافی نیست این نکته اول.
نکته دوم این بود که من می دیدم دوستان فقط برای برخی از ائمه شعر میسرایند و از برخی از ائمه کمتر در اشعار یاد میشد. این شد تصمیم گرفتم بنشینم و کاری برای 14 معصوم انجام دهم.
وقتی خواستید سرایش این شعرهای آیینی را آغاز کنید آیا معیارهایی هم مد نظرتان بود؟
برای من خیلی مهم بود اشعار من حتما حماسی باشد و حتما هم نگاه عاشقانه داشته باشم.
از نظر من آن چیزی که در کربلا اتفاق افتاد بیشتر حماسه بوده تا مرثیه زیرا وقتی امام حسین (ع) در آن شرایط قرار می گیرند، می فرمایند «هیهات من الذله» ذلت و خواری از من بعید است یا وقتی از حضرت زینب سلام الله علیها که رسانه کربلا هستند و همه حوادث را شاهد بوده اند با وجود همه فقدان ها و از دست دادن برادرها و فرزندان و بچه های برادر و... ؛ می پرسند کربلا را چگونه دیدی؟ می گویند «ما رایت الا جمیلا» من جز زیبایی در کربلا ندیدم.
یا وقتی شمشیر بر فرق حضرت علی علیه السلام وارد می شود آن جا امام علی علیه السلام می گویند: «فزت و رب الکعبه» به خدای کعبه من رستگار شد.
این ماجراها را کنار هم بگذارید؛ می بینیم خود شهادت یک نقطه حرکت است برای خلق یک حماسه، برای یک هدف بزرگتر. از سوی دیگر به باور من این حماسه، همه عشق و فداکاری است. زیرا جز عشق چیزی باعث نمی شود که حضرت عباس (ع) آب را نزدیک دهانش بیاورد و نخورد و بگوید من باید برای برادر و بچه ها آب ببرم.لذا من عاشقانه شروع کردم و با غزل هم این مثنوی 313 بیتی را آغاز کردم. آغاز این است که:آخرین باری که طوفانی شدیم / پیش پای عشق قربانی شدیم
آقای دکتر معمولا اشعار و آثار هنری که خیلی به دل مخاطب مینشیند، اول روح و قلب هنرمند درگیر میکنند و بعد می آید و روح و قلب مخاطبان را باخود همراه می کند از فضای حسی و روحی ای بگویید که این اشعار را در آن حال و هوا سرودید...
ببینید در این اشعار ما با چند نکته مواجه هستیم اول این که عشق خمیر مایه کل این مجموعه است. خمیرمایه ای که ممیز انسان و حیوان است. نکته دوم این که من حتما می خواستم با عظمت از این بزرگان یاد کنم و آن حریم و حرمت را حفظ کنم.
چه نگاهی نسبت به حضرت علی(ع) داشتید که حاصل آن غزلی شد که مصراع یا علی گفتیم و عشق آغاز شد ؟
حضرت علی (ع) یک انسان فرا جناحی و فرا دینی است شما میبینید مسیحیها هم حضرت علی (ع) را به عنوان یک شخصیت عظیم تاریخی قبول دارند، ارمنیها و یهودیها و هندوها هم قبول دارند. فرهنگی که پیرامون حضرت شکل گرفته و دور کلمه علی تنیده شده هم برای من مهم بود. مثلا می بینید مردم در فرهنگ عامیانه میگویند یا علی بگویید این کار را انجام دهید این استفاده از فرهنگ و ادبیات عامه و هنجارها که در گفتار روزمره آدم هاست برایم مهم بود: «اگر ناتوانی بگو یا علی/ اگر خسته جانی بگو یا علی»
این شخصیت بزرگ با عشق تنیده شده و مردم ما شروع کارهایشان با یا علی است. من هم در اشعارم درباره مولا از فرهنگ عامه و باورهای عامیانه استفاده کردم بخاطر همین مصراع «یا علی گفتیم و عشق آغاز شد» در بین مردم جا افتاده.
نکته دیگری که لازم است به آن اشاره کنم این است که: هنرها به کمک همدیگر می آیند. شعر من در کتاب دریا تشنه است چاپ شده بود و خیلی جاها هم من این غزل را خوانده بودم ولی به این مشهوری نبود چطوری مشهور شد؟ وقتی که هنر خوشنویسی به کمک هنر شعر آمد.
زمانی که این شعر خوش فرم با این عناصری که گفتم در آن هست یعنی هم بسته معنایی کاملی دارد و هم ساختار موسیقیایی گوش نوازی دارد و .. را آقایی به نام عین الدین صادق زاده استاد خوشنویسی بدون اینکه بداند این شعر مال من هست؛ این مصراع را نوشت آن را پوستر و کارت پستال کرد و یکهو شعر معروف شد.طوری که حتی در خیلی از کارت عروسی دختر خانم ها و آقا پسرها این مصراع آمده است و من چه خاطرات زیبایی در این باره دارم.
شعری که برای حضرت علی(ع) گفتید و این مصراع خیلی مشهورش؛ در کارنامه هنری شما چه جایگاهی دارد؟
من احساس وظیفه کردم به عنوان یک مسلمان و یک انسان بیایم و برای چهارده معصوم (ع) شعر بگویم.
این اشعار نگاه من و جهان بینی من نسبت به ائمه اطهار را نشان می دهد و برخاسته از درون من است، این شعر یک سفارش درونی است نه سفارش بیرونی. در درون من کسی نشسته بود که می گفت تو باید این کار را بکنی. آن زمان انگار نیرویی در درون من بود که می گفت: تو نخست باید راجع به ۱۴ معصوم شعر بگویی. دوم حضرت عباس هم باید در این مجموعه باشد و سوم این مجموعه باید عاشقانه و حماسی باشد.
نظر شما